تولدت مبارک
پسر عزیزم بالاخره یک ساله شدی انشاءالله که صد بیست ساله بشی .مامان وبابا چون که محرم بود قبل از محرم برات تولد گرفتن .این مدت مهارتهای زیادی کسب کردی الان حدود چند هفته ای هست که خودت به تنهایی وسط اطاق سعی میکنی بایستی روی پای خودت بدون هیچ تکیه گاهی و این کار رو تقریبا برای مدت ده ثانیه انجام میدی واینکار رو از اون موقع به بعد داری تکرار میکنی وهمین طور خودت به تنهایی سوار روروئکت میشه ودیگه خیلی حرفه ای شدی وپاهات رو هم درست میگذاری توی صندلی و وقتی خودت به میل خودت اون تو هستی هیچ اعتراضی هم نمیکنی ولی وقتی من بابا میگذاریمت توی روروئک مدام ابراز نارضایتی میکنی .البته مهارتهای کلامی زیادی هم پیدا کردی که مامان فرصت نکرده اینها رو بنویسه مثلا جوجو میگی هاپو ر و میگی ها.وقتی ازت میپرسم جوجو کو ،جوجو رو بهم نشون میدی وهمین طور وقتی ازت می پرسم هاپو کو ،یا کلاه قرمزی کو ،هاپو و کلاه قرمزی رو بهم نشون میدی وقتی میگم هاپو چی میگه میگی ها ها .کلمه جیز رو خیلی خوب یاد گرفتی و همش میگی جیز جیز چون چند دفعه دستت رو زدی به اجاق گاز ودستت تاول زده و خوب یاد گرفتی جیز یعنی چی.همین طور هر روز سعی میکنی صداهای زیادی از خودت در بیاری صداهایی مثل پ ف ت اینها رو وقتی بازی میکنی مدام تکرار میکنی .در مورد اسباب بازیهات بگم که علاقه زیادی به استوانه هوش داری وتقریبا همه اشکال رو درست میاندازی ناگفته نمونه که این کار رو چند ماهه پیش یاد گرفتی.مامان بابا خیلی دوستت دارن