شیرین زبونی های عشق مامان
عزیزدردانه من یازده روز دیگه دو سال وسه ماهت تموم میشه آنقدر بامزه وشیرین زبون شدی که حد نداره مثلا امروز که خونه مامانی بودیم هر چی مامانی بهت می داد که بخوری می گرفتی وبا شیطنت می گفتی " دست شما درد نکنه " مامانی که کیف کرده بود از ادبت. یه کار با مزه دیگه که انجام می دی اینه که وقتی از دست بابا عصبانی می شی می گی" برو سر کار" یا وقتی از دست من عصبانی میشی میگی " برو غذا بپز" یا "برو خونتون" شبا وقتی بابا لالا میکنه من تو تازه بازیمون شروع میشه بازی "بوس بازی" وتو به من میگی چشم ببند و وقتی من چشمم رو می بندم می آیی من رو بوس می کنی و دوباره دوباره این کارو تکرار می کنی. یه بازی دیگه که خیلی بهش علا قه داری بازی " الان میام می ...